جدول جو
جدول جو

معنی راحت افزا - جستجوی لغت در جدول جو

راحت افزا
افزایندۀ آسودگی، افزون کنندۀ آسایش
تصویری از راحت افزا
تصویر راحت افزا
فرهنگ فارسی عمید
راحت افزا(غَ ضَ)
افزون کننده آسایش. (ناظم الاطباء). خاطرنواز. (ناظم الاطباء). آسایش بخش:
خیز خاقانیا ز کوی جهان
که نه بس جای راحت افزایست.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رام افزا
تصویر رام افزا
(دخترانه)
افزون کننده آرامش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرحت افزا
تصویر فرحت افزا
فرح انگیز، آنچه موجب فرح و شادی می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روح افزا
تصویر روح افزا
آنچه سبب نشاط می شود و زندگانی را طولانی می کند، افزایندۀ روح، روح پرور، جان بخش، شادی بخش
فرهنگ فارسی عمید
(غَ پَرْ وَ)
آسایش بخش. راحت افزا:
پرس پرسان کاین مؤذن گو کجاست
که صدای بانگ او راحت فزاست.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(مِ اَ)
این کلمه در قرن ششم نام کتابی قرار گرفته است. (ذریعه ج 10 ص 59 و 61)
لغت نامه دهخدا
(فُ دَ دَ /دِ)
مخفف رامش افزاینده. رامش افزای. رجوع به رامش افزای شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان دماوند متصل به راه دماوند و تهران. منطقه ای کوهستانی و سردسیر است. سکنۀ آن 458 تن است که مذهب تشیعدارند و به لهجۀ فارسی تاتی سخن میگویند. آب آن ازرود خانه تاررود تأمین میشود و محصولش غلات و لوبیاو سیب زمینی و بنشن و قیسی و میوه های گوناگون، و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
چیزی که بر زندگانی بیفزاید و زندگانی را دراز کند، روحپرور، جانبخش، شادی بخش، مفرح
فرهنگ لغت هوشیار